دوره ای که به جرات میتونه ورق زندگیتو عوض کنه!

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» اخلاق و جلوه های آن

اخلاق و جلوه های آن

اخلاق و جلوه های آن


 در فرهنگ الهی،اخلاق ، از موقعیت بالایی برخوردار است، قوانین عالی اخلاق، بهترین راهنما برای تزکیه نفس و رهایی از آلودگی‌ها است. مایه‌های مهمی که برای رشد و کمال انسان، در اعماق وجود قرار دارد، به وسیله حسنات اخلاقی شکوفا می‌گردد. حرکت و سیر این خط پر برکت است که آدمی را آراسته به ارزش‌ها نموده و از انسان موجودی والا و وجودی برتر به وجود می‌آورد. قرآن مجید در باب اخلاق آیات زیادی دارد که در آن آیات به ارزش‌هایی که از طریق اخلاق نصیب انسان می‌گردد اشاره شده است. قرآن کریم برای حسنات اخلاقی، که تنها راه تزکیه نفس از آلودگی هاست اهمیت زیادی قائل شده و معصومین بزرگوار، نزدیک ترین مسلمان را در قیامت به خود، خوش اخلاق ترین آنان معرفی کرده اند: 

قال رسول اللّٰه صلی الله علیه و آله: 

آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟ مطلب مرتبط آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟

اقْرَبُکُمْ غَداً مِنّی فِی الْمَوْقَفِ اصْدَقَکُمْ لِلْحَدِیْثِ وَ اداکُمْ لِلْاَمانَةِ وَ اوْفاکُم بِالْعَهْدِ وَ احْسَنُکُمْ خُلْقَاً وَ اقْرَبُکُمْ مِنَ النّٰاسِ «نزدیک ترین شما به من در روز قیامت، راستگوترین شما و اداء کننده امانت، و وفادارترین شما و به پیمان و خوش اخلاق ترین شما، نزدیک ترین شما به مردم است». 

خیال باطل 

عده ای تصور می‌کنند خوش اخلاق بودن، خوش رو بودن به هنگام برخورد با دیگران است، اما این تصور بدون شک تصور بی جایی است؛ زیرا خنده رویی یک جزء بسیار کوچک از مسئله خوش خلقی است، اخلاق در اصطلاح بزرگان، آراسته بودن به تمام حسنات اخلاقی و دور ماندن از رذایل است. هنگامی که رذایل از قبیل: کبر، ریا، بخل، حسد، نفاق، نمامی، دروغگویی، غرور، عجب و... از صفحه روان زدوده شد و نفس به سخا، مروت، مردانگی، فتوت، شرف، غیرت، خشوع، خضوع و... آراسته گشت، انسان، خوش اخلاق شده و به اخلاق پاک آراسته گشته است. قرآن مجید، حسنات اخلاقی را«نور»دانسته، و آراسته به آن حسنات را منور به نور حق قلمداد کرده است: 

«أَ وَ مَنْ کٰانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْنٰاهُ وَ جَعَلْنٰا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النّٰاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُمٰاتِ لَیْسَ بِخٰارِجٍ مِنْهٰا کَذٰلِکَ زُیِّنَ لِلْکٰافِرِینَ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ» 

«آیا کسی که [ از نظر عقلی و روحی ] مرده بود و ما او را [ به وسیله هدایت و ایمان ] زنده کردیم، و برای وی نوری قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم [ به درستی و سلامت ] حرکت کند، مانند کسی است که در تاریکی‌ها است و از آن بیرون شدنی نیست؟! این گونه برای کافران [ به خاطر لجاجت و عنادشان ] آنچه انجام می‌دادند، آراسته شد تا گمان کنند اعمالی را که انجام می‌دهند نیکوست». 

معیار و میزان الهی 

آری! به فرموده قرآن، که معیار و میزان الهی برای تشخیص حق از باطل است، حسنات اخلاقی در زندگی بشر، همچون چراغ فروزان، فرا راه آدمی است، و دارندگان این نور، برای مردم منبعی از خیر و موجودی پربرکت اند. فاقدین اخلاق حسنه، در حقیقت محروم از روشنایی لازم اند، و از کسی که محروم از نور است جز شر و پلیدی، ظلم و تجاوز، خیانت و ناجوانمردی توقع نمی رود. 

برکات اخلاق 

تنها برنامه ای که روابط انسان را با سایر انسان ها، بر اساس حق و عدل بر پا می‌کند«اخلاق»است، و کسی که از حسنات اخلاقی دور مانده، دچار ظلمت و تاریکی است و هرگز نخواهد توانست با مردم به نیکی زندگی کند. شما از روان آلوده به رذایل و انسان دچار ظلمت و از مردم فرورفته در جهل، جز زیان و ضرر چه توقعی دارید؟ نمی توان باور کرد که انسان فاقد اخلاق، شر و زیان نداشته باشد. تجربه نشان داده که بیشترین درصد مظالم بشر و تجاوزات و جنایاتش، معلول نبود حسنات اخلاقی در وجود اوست.

چگونه می‌توان قبول کرد کسی که خود را از آلودگی‌ها پاک نکرده در روابط و برخوردهایش جانب حق را رعایت کند؟ همچنان که انسان فاقد ایمان، متجاوز به حق است، انسان فاقد اخلاق هم‌ متجاوز به حقوق خلق است. گرچه می‌توان گفت فاقد ایمان، به حقوق خلق هم تجاوز می‌کند، و فاقد اخلاق، حقوق حق را پایمال می‌نماید. 

امام سجاد علیه السلام از خدای بزرگ تقاضا می‌کند: «برایم نوری قرار ده تا در پرتو آن در بین مردم سرافراز باشم»

 نوری که حضرت از خدا می‌خواهد، همان چراغ پر نور حسنات روحی است. در اینجا تذکر یک نکته لازم است که: هر مسلمانی برای قبول حسنات اخلاقی و شستشوی روان از رذایل، نیازمند به ایجاد زمینه در صفحه با عظمت نفس است. بدون شک، بدون ایجاد زمینه لازم، دور کردن رذایل، مشکل، و آراسته شدن به حسنات اخلاقی غیر ممکن به نظر می‌رسد. 


گریز از دنیاگرایی 

از آثار گرانبهای اسلامی چنین برمی آید که: برقرار کردن رابطه با دنیا، به عنوان وسیله رسیدن به حق، علل ایجاد زمینه برای قبول حسنات و معالجه روان از پلیدی هاست. باید بدون اراده و نظر کردن به دنیا به عنوان هدف، و تکبر ورزیدن در برابر حق، روان گرفتار سوء خلق، معالجه گردد، و مشکل است انسان دنیاییِ تاریک نفس، به نور اخلاق منور شود. کسی که از موقعیت دنیا، یعنی مجموع برنامه‌های مادی و جسمی بی خبر باشد، کسی که از شناخت دنیا به معنای حقیقی اش دور مانده است، کسی که تصور کند ابتدا تا انتهای حیات، روابط مادی و رسیدن به لذت‌های جسمی است، چگونه می‌تواند خود را تبدیل به انسانی الهی و موجودی والا کند؟ آنان که به دنیا به عنوان اولین و آخرین منزل نگریستند، و به خیال خام خود، فقط امروز را صحنه زندگی حساب کردند، از هیچ رذیلتی در امان نماندند. چنین مردمی با این گونه رابطه چنان سست اراده شدند که در برابر مقام مادی، مراحل شهوانی، و برخورد با درهم و دینار پاک باخته گشته و برای رسیدن به هر یک از این برنامه‌ها دامن به هر رذیلتی آلوده کردند و در تمام زمینه‌ها از تواضع در برابر حق اباء نمودند. ولی آنان که دنیا را به عنوان وسیله ای برای ادامه حیات، و کشتزاری برای پاشیدن بذر عمل، و خانه ای برای ایجاد نور ایمان و فروغ اخلاق در نفس و جان، و محلی برای آماده کردن زمینه رشد و کمال به حساب آوردند، دارای اراده ای پولادین گشته و از برکت آن دید صحیح و آن اراده و عزم سخت، به تواضع در برابر حق در تمام زمینه‌ها نائل آمده و به حسنات آراسته و از رذایل پاک شدند. اگر انسان متوجه این معنا باشد که دنیا گذرگاهی بیش نیست، و خلود در آن محال است، و آنچه انسان از آن به دست می‌آورد جز به اندازه پوشاک و خوراک، خرج اهل و عیال، مسکن، مغازه و مرکب بهره دیگری ندارد، صحبت دلبستگی اش به دنیا به اندازه ضرورت خواهد شد، و چون از این اندازه فراتر نمی رود، جایی برای رذایل نخواهد ماند و نفس و روان خالی از حسنات نخواهد شد. وقتی انسان به دنیا به عنوان هدف بنگرد، به خیال خودش برای محکم کردن جای پا، به تکاپویی سخت خواهد افتاد و به ناچار همه فکر و ذکر، همت و اراده و نیت و عزمش را برای برقرار کردن رابطه محکم تر، با مقداری مواد معامله خواهد کرد. 


نقطه شروع رذایل 

اینان تصور می‌کنند راه محکم تر کردن رابطه با دنیا، زحمت کشیدن بیشتر در جنب آن و زیادتر به دست آوردن مواد آن است. به ناچار بر اثر این شناخت غلط و رابطه ناصحیح، روح قناعت را از دست داده و هرگز به حق خود قانع نشده و سرانجام در خط تجاوز به حقوق دیگران خواهند افتاد. این نقطه، همان نقطه شروع پدید شدن رذایل در نفس و جان است، و این نقطه همان نقطه تکبر ورزیدن در برابر حق و سست شدن اراده و عزم است. راستی با این عمر کوتاه و وقت کم و با این همه تکالیفی که از حق و مردم بر عهده انسان است، چه جایی برای این گونه معامله‌های غلط در دنیا باقی می‌ماند؟ عجیب تر اینکه با گذشت شب و روز و هفته و ماه و سال، خود به خود ارتباط دنیا با انسان به سستی می‌گراید و لحظه ای خواهد رسید که با پایان گرفتن نَفَس و جدا شدن روح حیات از جسم، تمام روابط انسان با دنیا قطع شده و آنچه را که انسان به دست آورده به وارثان رسیده و جز کفن و مشتی خاک از دنیا نصیب دیگری برای او نخواهد ماند؛با این حساب عاقلانه نیست که انسان بر خلاف قواعد الهی، با دنیا در رابطه باشد؛چرا که از این رابطه جز آلوده شدن به رذایل نصیبی نبرده و نخواهد برد. چه نیکوست که چشم انداز ما نسبت به دنیا، چشم انداز انبیا، امامان، عارفان و عاشقان باشد، تا از این رهگذر به قبول حضرت حق برخیزیم و دارای اراده ای سخت برای حفظ ارزش‌ها در نفس و جان گشته و در برابر فرامین پاک مولا و آقای خود که ما را آفریده و غرق انواع نعمت‌های مادی و معنوی نموده تواضع کنیم. 

چگونه رشد مو را افزایش دهیم؟ مطلب مرتبط چگونه رشد مو را افزایش دهیم؟

ای قطره منی سر بیچارگی بنه، 

کابلیس را غرور منی خاکسار کرد.

پرهیزکار باش که دادار آسمان ،

فردوس جای مردم پرهیزکار کرد.

هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت ،

دانه نکشت ابله و دخل انتظار کرد. 

نابرده رنج گنج میسر نمی شود ،

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد. 

دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی،

جای نشست نیست بباید گذار کرد. 

ظالم بمرد و قاعده زشت او بماند،

 عادل برفت و نام نکو یادگار کرد .

در هر صورت، ساختمان دنیا ساختمانی است که از پذیرایی انسان در حد دلخواه ابا دارد و دستگیره ای برای پیوند خوردن با او، و پیدا کردن یک زندگی جاوید یا حد اقل بر وفق مراد، و یا بر اساس هوی و هوس ندارد. آنان که دنیا را به عنوان هدف می‌بینند، به ناچار برای بیشتر به دست آوردنش از جاده پاکی منحرف و به راه شیطانی حرص و طمع و پس از آن به زشتی‌های دیگر دچار خواهد شد. اینان تصور نکنند که با گستردن بساط مادی، به هدف اصلی دست یافته اند؛ بلکه از هدف دور افتاده، و به چاه پر خطر غفلت و گمراهی سقوط کرده اند. اینان به خاطر مغرور شدن به نمودهای ظاهر، عقل و وجدان را رها کرده و به پذیرفتن حکومت شهوت و هوی پرستی تن می‌دهند، و برای رسیدن به لذات جسمی، به هرگونه انحرافی آلوده شده و از قبول واقعیات خودداری می‌کنند.


دنیا از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) 

بهترین راه برای شناخت چهره واقعی دنیا، آن چهره ای که به عنوان بهترین عامل برای رشد و کمال است، آن چهره ای که به عنوان نعمت الهی فرا راه آدمی است، مراجعه به آثار پر بهای اسلامی است. 

با شناخت دنیا از دیدگاه معارف الهی که سرچشمه اش عقل پر بهای اولیای خداست، انسان در خط حسنات قرار گرفته و از رذایل گریزان می‌گردد. 

علی علیه السلام در برابر مردی که از دنیا نکوهش می‌کرد فرمود: 

انَّ الدُّنْیٰا دٰارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَّقَهٰا وَ دٰارُ عٰافِیَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهٰا وَ دٰارُ غِنیً لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهٰا وَ دٰارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهٰا مَسْجِدُ احِبَّاءِ اللّٰهِ وَ مُصَلَّی مَلٰائِکَةِ اللّٰهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیِ اللّٰهِ وَ مَتْجَرُ اوْلِیٰاءِ اللّٰهِ، اکْتَسَبُوا فِیهَا الْرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِیْهٰا الْجَنَّةَ. 

«این دنیا جای صدق و راستی است برای آن کس که با آن به راستی رفتار کند، و خانه تندرستی است برای آن کسی که از آن چیزی بفهمد، و سرای بی نیازی است برای آن کس که از آن توشه برگیرد، و محل اندرز است برای آن کس که از آن اندرز گیرد. مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحی خدا و تجارت خانه اولیای حق است. آنها در اینجا رحمت حق را به دست آوردند و بهشت را سود خود قرار دهند». 


نکات مورد نظر در این روایت 

۱- دنیا، برای کسی که با چشم حقیقت بین آن را بنگرد، و در آن دقت کند که تمام جزء جزء بنایش درست بنا شده، و به درستی باعث این نظام متقن گشته و عقل، علم و حکمت از همه جوانبش آشکار است، سرای راستی است. دنیا برای کسی که ملاحظه کند، که این عدل و حکمت معلول حکومت قوانین تکوینی است و اگر این حکومت نبود محصولی جز هرج و مرج از دنیا توقع نمی رفت، سرای راستی است. 

انسان باید از این نظام درست و وجود عدل و حکمت در آن، به آن نتیجه برسد: که این راستی و درستی، جز اراده و رهنمودهای حق چیزی نبوده و رهنمودهای الهی به غیر از ایمان و عمل صالح و صفات پسندیده اخلاقی برنامه دیگری نیست. 

۲- دنیا، برای کسی که بفهمد، سرای ایمنی از عذاب فردا و نجات از ذلّت امروز است. فراهم کردن زمینه ایمنی در سایه دو برنامه محقق است: 

الف-قبول تمام برنامه‌های الهی، اعم از آنچه در کتب آسمانی و فرهنگ پر بهای انبیا و امامان است. 

ب-به اجرا گذاردن آن برنامه ها. 

و به تعبیر دیگر ایمنی از ذلّت دنیا و عذاب آخرت، در سایه حکمت نظری و عملی است. 

۳- دنیا، سرای توانگری است برای کسی که از آن توشه بردارد. آری! بهترین سرمایه‌ها و مایه‌های توانگری که عبارت از قوانین خدا، برنامه‌های پیامبران، دستورات امامان، پند ناصحان، حکمت حکیمان و عرفان عارفان است، در همین دنیاست، و این انسان فقیر است که باید برای رفع نیاز و جبران فقر روحی از این سرمایه‌ها برداشت کرده و به منافع آن برسد. 

۴- دنیا، سرای پند است برای کسی که از آن پند بگیرد. راستی بر هر ورق دفتر دنیا هزاران پند و نصیحت قرار دارد، دیده بینا و قلب توانا و اندیشه تابناک می‌خواهد که از پندهای دنیا سرمشق گرفته و به راه کرامت قدم بگذارد.

ذلیل شدن شاهان، فرو افتادن تاجداران از تخت، خوار شدن مستکبران، آقا شدن مستمندان، خالی شدن کاخ‌ها و آمدن زاغ ها، به چنگال عدالت افتادن ظالمان، نابود شدن ستمگران، پشیمان شدن گناهکاران، از جای برخاستن افتادگان و فروافتادن متکبران همه و همه درس عبرت، برای پندگیران است. تمام کاخ شهان جایگاه جغد شود بساز قصر محبت که خالی از خلل است 

۵- دنیا، مسجد عاشقان خداست. 

آری! معامله مردمان با ایمان و پاک نیت و پاکیزه طینت با دنیا، نشان می‌دهد که آنان این سرای دو در را همچون مسجدی می‌دانستند و همان معامله ای که با مساجد داشته اند با دنیا می‌نمودند. همان گونه که در فقه آمده، رعایت اموری نسبت به مسجد واجب و اجرای پاره ای از آنها حرام است، عاشقان حق با دنیا همان معامله را داشتند. عاشقان در خانه دنیا که در حقیقت مسجد است، بستر حرام نیاندازند، مال حرام نخورند، سخن خلاف نگویند، به خرابی آن برنخیزند و در حفظ آن بکوشند. مؤمن در این خانه، در حالت خوف و رجا به سر برده و جز به کسب فضیلت و مبارزه با رذیلت به چیزی نمی اندیشد. 

۶- دنیا، خانه نماز گذاردن ملائکه خدا و مرکز نزول وحی و ظرف کتب ثمر بخش آسمانی است. 

۷- دنیا، محل تجارت اولیای الهی است، در همین دنیا بود که افرادی همانند حر بن یزید ریاحی دست از کسب رذایل شسته و برای به دست آوردن منفعت همیشگی، به تجارت در تجارت خانه توبه برخاستند، دهاتی ایرانی، بیایان نشین ربذه ای، سیاه چهره حبشی، در خط این تجارت تبدیل به سلمان و ابو ذر و بلال شدند. 

این بینایان راه، آشنایان اللّٰه و رهروان آگاه، در همین دنیا به کسب رحمت حق موفق شده و در همین جا برای خویش در بهشت، جای ابدی به دست آوردند. 

بدون شک با این نوع شناخت به دنیا، نقطه مبارزه با رذایل و کسب حسنات و فضایل شروع شده و انسان به قول علی علیه السلام همانند یک تاجر سعی خواهد کرد، هر چه بتواند از دنیا برای زیاد کردن شخصیت الهی و آباد کردن خانه فردایش بهره بگیرد.


معرّفی نمونه 

«آسیه»همسر فرعون که در شب‌های قدر میلیون‌ها نفر، در دعای به سر گرفتن قرآن، خدا را به شخصیت او قسم می‌دهند، با چنین دیدی نسبت به دنیا، به آن همه مقام رسید. «حبیب نجار»که در سوره«یس»از او به عنوان یکی از مبلغین فرهنگ حق یاد شده است، با این گونه نظر نسبت به دنیا، به آن همه واقعیت دست یافت. 

هرگاه نسبت به زندگی مردان و زنانی که در قرآن مجید به عنوان یک شخصیت ارزنده الهی یاد شده می‌نگریم می‌بینیم در سایه چنین شناختی از دنیا به آن مقامات ارزنده رسیدند.

 از مقدمات گذشته روشن شد که انسان نباید خرج دنیا شود؛زیرا در این معامله، خسارت و ضرر متوجه انسان است و گاهی پس از بیدار شدن پشیمانی سود ندارد؛بلکه باید دنیا را خرج خویش کرد و از دنیا به نفع والایی خود بهره برد، و دنیا را کشتزار آخرت دانست و دنیا را سبب و مقدمه و وسیله ای برای سعادت ابدی و رسیدن به نعمت جاودانی فردا به حساب آورد. به تعبیر دیگر: 

دنیا جای آراسته شدن به مسئولیت است، آن مسئولیتی که در سایه آن می‌توان به مقصد اعلای جهان؛یعنی خدای بزرگ رسید.


منبع :

کتاب بر بال اندیشه

استاد حسین انصاریان



فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  مشاور ایرانی در لندن   |   فروش تجهیزات ویپ   |   تهران وکیل   |   گردشگری ارم بلاگ  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی مشاهده